من در چنین جامعه ای زندگی میکنم...

جامعه ای که می گویند مسلمان هستند اما با هر نفس تهمت می زنند و غیبت می کنند...

 

جامعه ای که ۷۰℅ از روانشناس هایش همه از همسرانشان طلاق گرفته اند...

 

 جامعه ای که نظامی اش شهردار می شود...

 

مهندس مکانیکش ، تاکسی دارد...

 

 آدمهایش از دیدن پلیس می ترسند...

 

 وزیر امور خارجه اش انگلیسی را با لهجه محلی اش حرف می زند...

 

جامعه ای که در آن دل به دست آوردن سخت ، اما دل شکستن هنر می باشد...

 

 جامعه ای که زبانش "پارسی" است اما می گویند "فارسی" چون زبان عربها "پ" ندارد...

 

جامعه ای که همه فکر می کنند فقط خودشان هستند که می فهمند...

 

جامعه ای که مرگ بر آمریکا می گویند ولی آرزویشان این است

 که آمریکا را حداقل یکبار از نزدیک ببینند...

 

جامعه ای که همه مشکل را در کس دیگر می جویند...

 

جامعه ای که دخترانش دم از روشن فکری میزنند و مردان را مصبب حجاب خود میدانند و از آنها میخواهند که روشن فکر باشند ولی خودشان هنوز مردانی که موی بلند دارند را زن می نامند...

 

جامعه ای که تا به یک دختر شماره میدهی در اولین تماس به شما میگوید من حاضرم باهات ازدواج کنم....

 

جامعه ای که مردمش با آهنگای شهرام شب پره و ساسی مانکن به فضا میروند....

 

جامعه ای که مردمش در یک وبلاگ مخصوص به فقر اینگونه نظر میدهند: خیلی وبلاگ زیبایی دارین خیلی لذت بردم...

 

جامعه ای که مردمانش میگویند خداوند سرنوشت هر انسان را نوشته است و ما همه هنرپیشه های خداییم....

 

جامعه ای که برای رفتن به دانشگاه باید قبلش دو ساعت با حراست کلنجار بروی...

 

جامعه ای که فقط ۴۲℅ از مردم در آن زندگی میکنند و زندگی ۵۸℅ باقی مانده را میکند... 

Code Center

[ سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:من در چنین جامعه ای زندگی میکنم, ] [ 9:57 ] [ نازگل ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد